وی افزود: تغییر فون حشرات، تغییر فون آفات در یک منطقه، شکسته شدن مقامت گیاهان به آفات و کم شدن تاثیر آفت کش¬ها ، تغییر ساختار ژنتیکی، بهم خورد تعادل طبیعی اکوسیستم در اثر تغییر اقلیم ایجاد شده و موجب خسارت¬های جبران ناپذیر به اقتصاد کشاورزی می شود. افزایش گاز co2 نیز منجر به تغییراتی در ترکیب گیاه می¬گردد که ممکن است باعث طغیان آفت گردد. در نهایت تغییر اقلیم و گرم شدن کره زمین در اثر فعالیت¬های انسان کار حشره شناسان را پیچیده می¬کند زیرا حشره شناسان نیز مسول امنیت تولید غذا هستند.
سپس دکتر رسول راهنمایی، مدیرگروه خاک شناسی، در بخشی از سخنانش گفت: منظور از تغییرات اقلیمی تغییر در توزیع آماری الگوهای هواشناسی است که معمولا در طی هزاران و یا میلیون ها سال اتفاق می افتد. بررسی شواهد زمین شناسی و خاک شناسی نشان می دهد که تغییرات اقلیمی در طی چند میلیون سال گذشته به طور طبیعی وجود داشته است. معمولا دلیل اصلی تغییر اقلیم (بهویژه در دوره Pleistocent - دومیلیون سال گذشته) تغییر در میزان تشعشات خورشیدی است که خود متاثر از تغییرات دوره ای در فاصله زمین از خورشید و همچنین میزان انحراف محور زمین است. آثار دوره های سرد و گرم (یخچالی و بین یخچالی) بیشتر در مدارهای شمالی و جنوبی کره زمین و کمتر در مناطق نزدیک به خط استوا مشاهده می شود. این تغییرات حتی موجب شده است که تکامل انسان و جدایی آن از اجداد شبه انسانی او بیشتر در مناطق نزدیک به استوا به خصوص در قاره آفریقا صورت گیرد.
وی اضافه کرد: تغییرات اقلیمی طبیعی که در مقیاس چند ده هزار سال صورت میگیرد ممکن است بقاء انسان را مشابه با گونه های دیگر به خطر اندازد. چنان که از دیدگاه زمین شناسی انقراض Homo و دیگر گونه های شبه انسان ممکن است به دلیل تغییر اقلیم طبیعی رخ داده باشد. اما تغییرات اقلیمی که در بازه زمانی طولانی و تدریجی چند ده هزار و چندصد هزار سال رخ میدهد ممکن است شرایط لازم برای تطبیق ژنتیکی انسان و دیگر گونه های جانوری را فراهم سازد.
دکتر راهنمایی در ادامه به تغییرات اقلیمی چند دهه اخیر به عنوان تغییرات غیر طبیعی و ناشی از فعالیت های انسانی اشاره و بر خطرناک بودن آن برای آینده انسان تأکید کرد و گفت: نگاهی به موجودات منقرض شده از جمله Homo نشان می دهد که تغییرات در اکوسیستم زمین می تواند حیات انسان را به خطر بیاندازد. حال اگر این تغییرات در مدت زمان کوتاه اتفاق بیفتد احتمال سازگاری انسان بسیار کم است. این خطری است که تغییر اقلیم کوتاه مدت ناشی از فعالیت انسان را پراهمیت می سازد. اما در مورد نقش خاک در تغییرات اقلیمی، معمولا دلیل اصلی که برای تغییرات اقلیمی چند دهه اخیر بیان میشود تغییر در موازنه بودجه انرژی زمین ناشی از تغییر در تعادل چرخه کربن بیان می شود.
مدیرگروه خاک شناسی اظهار داشت: منابع اصلی کربن در زمین در لیتوسفر، اقیانوسها، بیوسفر، اتمسفر، سوختهای فسیلی و پیت قرار دارد. در دوران اخیر زمین شناسی و در طول هزاران و یا صدها هزار سال گذشته، به تدریج بین منابع کربن تعادلی نسبی برقرار شده بود. اما فعالیت های انسان در طول دو قرن اخیر موجب برهم زدن این تعادل شده است. نقش انسان را میتوان در دو بعد اصلی بیان کرد یکی تغییر در بیوسفر سطح زمین و دیگری استفاده از سوختهای فسیلی است که هر دو مورد موجب تبدیل ذخیره کربنی جامد زمین به شکل گاز دی اکسید کربن و رهاسازی آن به اتمسفر شده است. افزایش دی اکسید کربن به اتمسفر موجب افزایش تدریجی درجه حرارت شده است که این عامل موجب تشدید تغییر شکل کربن بیوسفیر از فرم جامد به فرم گازی شده است. بنابراین خاک به عنوان منبع اصلی کربن بیوسفیر، نقش بسیار مهمی در چرخه کربن بازی میکند. بهره برداری انسان از خاک برای تولید محصولات کشاورزی و تغییر کاربری اراضی و تبدیل جنگلها به زمین های کشاورزی موجب تغییر شکل مواد آلی خاک به گاز دی اکسید کربن شده است. با توجه به ذخیره بسیار بزرگ کربن در خاک به فرم مواد آلی و یا کانی های معدنی این گونه های فعالیت های انسان موجب تشدید تغییر شکل کربن خاک و تاثیر بسیار بزرگ در چرخه کربن زمین شده و میشود.
دکتر راهنمایی افزود: دو راه حل اساسی برای کاهش اثرات منفی تغییرات اقلیمی اخیر وجود دارد، یکی کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و دیگری ذخیره کربن است. بنابراین در بخش کشاورزی با افزایش راندمان مصرف انرژی، افزایش راندمان تولید محصولات کشاورزی، کاهش عملیات خاک ورزی، جلوگیری از تغییر کاربری جنگل ها به زمین های کشاورزی و افزایش بقایای گیاهی در خاک میتوان نقش موثری در چرخه کربن بویژه در تعادل گازهای گلخانه ای اتمسفر بازی کرد.
در ادامه دکتر عنایت عباسی، مدیر گروه ترویج و آموزش کشاورزی، و دکتر مسعود بیژنی، عضو هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی، با ارائه مطالبی در خصوص جایگاه و نقش ترویج و آموزش کشاورزی در مساله تغییر اقلیم نتیجه گیری خود را چنین بیان داشتند: تغییرات اقلیم و تأثیر آن بر زندگی انسان و محیط پیرامون او در ابعاد مختلفی همچون گرم شدن زمین، افزایش گازهای گلخانهای، گسترش و تمدد خشکسالی، کمآبی، تضادها و مناقشات آبی، مهاجرتهای انسانی و جانوری و ... زندگی جانوران و بویژه انسان را با چالشی اساسی مواجه کرده است. عوامل مؤثر بر تشدید تغییر اقلیم دو دسته عوامل انسانی و غیر انسانی میباشد. در نگرشی واقعبینانه باید اذعان داشت که تغییر اقلیم، پدیدهای اجتنابناپذیر است که از ابتدای خلقت وجود داشته، دارد و خواهد داشت. اما این دخالت انسانی است که آن را از روند طبیعی خود خارج نموده و سایر موجودات را هم تحت تأثیر قرار داده است. چنانچه این تغییرات که در نگاه اول به آنها بهعنوان ضعف و تهدید نگریسته می شود به درستی مدیریت شوند، میتوانند در بسیاری از موارد تبدیل به نقطه قوت و یا فرصتی برای زندگی بهتر باشند.
کلید موفقیت در این عرصه، تغییر فرهنگ برخورد با طبیعت میباشد که از طریق آموزش میسر می شود. برای این آموزش باید سه حیطه شامل: تغییر در دانش و شناخت زیستمحیطی: (که خود شامل شش مرحلهِی "دانش"، "فهمیدن"، "به کار بستن"، "تجزیه و تحلیل"، "ترکیب" و "ارزشیابی و قضاوت" میباشد)، تغییر در نگرش و باور زیستمحیطی (تغییر عاطفی): (که خود شامل پنج مرحلهِی "دریافت و توجه کردن"، "پاسخ دادن"، "ارزشگذاری"، "سازماندهی ارزشها" و "تبلور ارزشهای سازمانیافته در شخصیت" میباشد)، تغییر در رفتار ، مهارت و عملکرد زیستمحیطی (تغییر روانی ـ حرکتی): (که خود شامل پنج مرحلهِی "مشاهده و تقلید"، "اجرای عمل بدون کمک دیگران"، "دقت در عمل"، "هماهنگی حرکات" و "عادی شدن عمل" میباشد) به صورت منظم مورد توجه قرار گیرد.
بیشک بدون طی نمودن 16 مرحله فوق نمیتوان از افراد انتظار رفتارهای سازگار با محیطزیست داشت. البته این رفتار تنها منحصر به فرد فرد جامعه نیست بلکه چنین تغییراتی باید در سطوح فرد، سازمان (گروه)، جامعه و حتی بینالمللی صورت پذیرد. بدیهی است تغییر رفتار و آموزشهای مورد نیاز برای چنین تغییراتی نیازمند درک صحیحی از سطح نیازهای انسانی است. تغییرات مورد نظر و نیاز، زمانی به تحقق خواهند نشست که ضمن طی نمودن مراحل فوق، درک صحیحی از جایگاه و سطوح نیازهای انسانی وجود داشته باشد. مسلماً طلب کردن تغییرات متعالی برای افرادی که در تأمین پایینترین سطوح هرم نیازهای انسانی خویش ماندهاند، انتظاری بیجا خواهد بود.
در شرايطي كه تغييرات آب و هوايي به عنوان يك ريسك سيستميك مطرح است كه از سه ويژگي پيچيده بودن، ابهام و عدم حتميت برخوردار مي باشد و كشاورزان در اين حالت دچار آسيب مي شوند، انجام فعاليتهاي ترويجي دشوارتر است. در اين حالت مهمترين اقدام، ايجاد و تقويت رفتار زيستمحيطي و سازگاركننده كشاورزان با شرايط پيشرو است. ايجاد چنين رفتاري نيازمند تغير در نگرش، هنجارها و كنترل رفتار ادراك شده كشاورزان است. دراين راستا در كشورهاي مختلف اقدامات مختلف ترويجي و اموزشي به منظور از بين بردن ضعف دانشي و آگاهي كشاورزان در خصوص تغيير اقليم و ناآشنايي كشاورزان با نحوه مديريت ريسك ناشي از تغيير اقليم و در نتيجه ايجاد رفتار سازگاري در كشاورزان انجام شده است. از بين بردن شكاف دانشي بين كشاورزان و دستاندركاران مربوطه در زمينه تغيير اقليم، توجه بيشتر به كشاورزان زودپذير و ايفاي نقش الگويي توسط آنان، و ارائه خدمات مشاورهاي از جمله اين اقدامات است.
در شرايط كنوني و متناسب با كشور ايران، ارائه خدمات مشاورهاي كشاورزي يكي از گامهاي مهم مي باشد. اين عمل از دو طريق ارتباط ريسك و يادگيري اجتماعي قابل انجام است. اين دو عمل موجب مديريت ابهام توسط كشاورزان شده و در نتيجه با افزايش ظرفيت انطباقي كشاورزان و كاهش آسيبپذيري آنان زمينههاي تطابق با تغييرات آب و هوايي را بهوجود ميآورد.
گفتنی است دکتر طالبی، دکتر کشتکار، دکتر فتحی پور و دکتر وکیل پور نیز در فواصل مختلف این جلسه به بیان نظرات و دیدگاه های خود، پرداختند.