دکتر یعقوب فتح الهی در گفتگویی در این باره اظهار داشت: یک نخبه سیاسی در نظام کار و در سیاستورزی نخبگیاش بروز و ظهور پیدا میکند، فرد استعدادی داشته و به دانش، مهارت، رفتار، عادات و ارزشها مجهز شده و در میدان عمل به عنوان یک نخبه توانسته، کاری شایستهای را به سرانجام برساند. بنابراین به این دلیل که دانشگاه بهطور ذاتی، محل تربیت نیروی انسانی است خروجیهایش میتواند نخبه سیاسی، علمی، فرهنگی و یا یک مهندس ورزیده و ... باشد، بسته به توان و استعداد فرد و آموزشهایی که در دانشگاه از آن بهرهمند میشود.
دکتر فتح الهی افزود: اینکه یک کشوری علاوه بر تأمین استاد، برای تصدی کرسیهای دانشگاهها، به تربیت نیروی انسانی سیاسی با نقشهای کلیدی در جامعه میپردازد، بسیار مهم است ولی در کشور ما، طیف های سیاسی که به دنبال تأمین منافع سیاسی جناحی بوده اند، اجازه رشد این ظرفیتها را در دانشگاهها ندادهاند. بهتر است که کارکرد دولتهای مختلف از این زاویه بررسی شود. آمریکا میگوید من جهان را با هاروارد، برکلی، استنفورد و ... اداره میکنم. ما میخواهیم با اتکا به کدام دانشگاه یا دانشگاه ها در این عرصه وارد شویم؟ سیاستمداران باید به این امر راهبردی توجه داشته باشند. کشور باید حساب شده و با یک اندیشکده که محاسبات گسترده در مورد توانمندی افراد انجام میدهد، نیروهای انسانی خود را در پستهای کلیدی مختلف منصوب نماید.
وی با تاکید بر نقش بنیاد نخبگان در جامعه گفت: باید بررسی شود در دولتهای قبلی چقدر از این ظرفیت برای مدیریت کشور استفاده شده است؟ نقد نمیکنیم فقط سوال میکنیم، ما باید انسانهای با استعداد و زبده و کارورزیده را در پستهای مدیریتی به کار بگماریم. نباید دانشمندان پاک سیرت را کنار بگذاریم. هر شخصی که نعمتی را به عنوان یک استعداد میشناسد و از کنار آن با بیتوجهی کامل برای دستیابی به اهداف شخصی عبور میکند، مثل این است که به نعمات خداوند بیتوجهی کرده است، باید کاری کنیم که استعدادها شکوفا شده و در راستای پیشرفت کشور کار و تلاش کنند. نخبگان سیاسی بسیار ورزیده داریم و باید فضا را برای کارکرد این افراد باز کنیم.
دکتر فتح الهی افزود: یکی از شعارهای دولت آیتالله رئیسی نیز فضای باز برای کسانی که علاقهمند به انجام کار و تحول در کشور هستند. متأسفانه مشاهده میشود که عدهای هستند که از ورود انسانهای مستعد و با انگیزه به عرصه کار و تلاش برای ساختن ایران اسلامی ممانعت میکنند که این خود یک شبکه فساد است که باید با اینگونه شبکه ها و اشخاص برخورد شود که میخواهند همه چیز را به استخدام خود درآورند. میتوان در این راستا مثال عینی زد. اینکار نه با اهداف آرمانی انقلاب اسلامی و نه با متن شرع سازگار است و نه به لحاظ فرهنگ بومی ما قابل پذیرش است. مثلا اگر شخصی در سمت مشخصی، توانایی دارد باید چند سال در آن جایگاه کار کند، حتی اگر از آن شخص خوشمان نیاید، این نخبه پروری است.
وی ادامه داد: دانشگاهها در عرصههای مختلف نخبه پرورش دادهاند و باید اجازه ظهور و بروز را در عرصههای مختلف به این نهاد بدهیم و این نقطه ضعف در بعضی از ارگانها و ادارات وجود دارد و باید فضا باز شود، زیرا یکی از شعارهای دولت فعلی نیز بوده و باید بتوانیم اینکار را انجام دهیم. البته برای تحقق این اهداف، سامانههایی راهاندازی شده و آدمهایی نیز معرفی شدند تا یک حد نسبی بتوان از این استعدادها استفاده کرد. فساد تنها سرقت پول یا جواهرات نیست، اگر مانع از روی کار آمدن استعدادی شویم، فساد است و بسیار مشاهده میشود که افرادی با روش های فساد آلود شبکههایی درست کرده و اجازه فعالیت به دیگران را نمیدهند در صورتی که اگر این کار انجام شود و جلوی این فساد ها گرفته شود، نظام و کشور شتابان جلو میافتد.
معاون پژوهشی و فناوری دانشگاه در خصوص اهداف برنامه های تحول در دانشگاهها گفت: مقولهی تحول نسلهای دانشگاهی، یک جریان حیاتی برای کشور است. تاکنون کارهای آموزشی و تحقیقاتی در دانشگاهها انجام میشد به جز این دو بخش، باید به ارائه خدمات به جامعه نیز پرداخت. دانشگاههای ایران قبل از انقلاب اسلامی، آموزش محور بودند. پژوهشهای علمی در آنها بسیار ضعیف و آموزش به لحاظ کمی تا حدی گسترده بود بعد از انقلاب اسلامی، بخش پژوهش های علمی در دانشگاهها پررنگ شد و متناسب با آن خدمات نیز افزایش یافت و تدریجا نسل دانشگاه پژوهش محور رویید که تحولی در نسل دانشگاهی منبعث از انقلاب اسلامی در نظر گرفته میشود.
وی تصریح کرد: استاد باید در کنار کار آموزشی با کیفیت، کار تحقیقاتی فناوریخیز و محصول محور با دانش جدید انجام دهد. بنابراین دانشگاهها، دانش جدید را با کشف و فتح مناطق ناشناخته دانش تولید و به دانشجویان و دانش پژوهان می آموزند. پس حاصل کار دانشگاهی، تکنولوژی جدید است و کار علمی تکراری و تقلیدی در آن رخ نمی دهد. البته فعالیت سخت و دشواری است و باید دانشگاه بتواند دستاوردهای خودش را در بخش بنیادین، کاربردی و توسعهای برای پیشرفت ملی به کار ببندد. این دانشگاه میتواند خدمات خود را به جامعه افزایش دهد و منابع و ارزشهای جدید اقتصادی در جامعه خلق کرده و از دانش برای تحول اقتصادی و ثروت آفرینی، بهرهبرداری کند.
فتح الهی در پایان در جواب سوال علم بهتر است یا ثروت گفت: «علم بالاترین ثروت است» و وقتی که علم آشکارترین وسیله عزت و قدرت است در نتیجه بالاترین و برترین ثروت است و باید تحول در دانشگاهها را به این صورت ببینیم که موسسات آموزش عالی از لاک پژوهش محوری خارج شده و نسل جدید دانشگاههای جامعه محور و کارآفرین رقم بخورد و همه دانشگاهها به اقتضای زیستبوم و تواناییهای کرسیهای علمی خود، به سمت تحول پیش رود که بنای تمدنسازی و جامعه پردازی است.
|